هدف اصلی یک اسیلوسکوپ ترسیم یک سیگنال الکتریکی است که در طول زمان تغییر میکند. اکثر آنها یک نمودار دو بعدی تولید میکنند که محور x آن بر حسب زمان و محور y آن بر حسب ولتاژ است.

اسیلوسکوپها چه چیزی را اندازه میگیرند؟
علاوه بر امکانات اساسی، بسیاری از اسیلوسکوپها دارای ابزارهای اندازهگیری هستند که به اندازهگیری سریع فرکانس، دامنه و سایر مشخصههای شکل موج کمک میکنند. بهطور کلی این ابزار میتواند مشخصههای مبتنی بر زمان و مبتنی بر ولتاژ را اندازهگیری کند.
در ادامه این مشخصهها را بررسی خواهیم کرد.
مشخصههای مبتنی بر زمان
- فرکانس و دوره – به تعداد دفعاتی که یک شکل موج در ثانیه تکرار میشود، فرکانس میگویند و به عکس آن، دوره گفته میشود (تعداد ثانیههایی که هر شکل موج تکرار شونده طول میکشد). بیشترین فرکانسی که اسیلوسکوپها میتوانند اندازه بگیرند، متفاوت است، اما اغلب در محدوده 100 مگاهرتز میباشد.
- چرخه کار (duty cycle) – به درصدی از یک دوره چرخه کار میگویند که یک موج مثبت یا منفی میشود (چرخه کار هم میتواند مثبت باشد و هم منفی). در واقع چرخه کار نسبتی است که به جای اینکه به شما بگوید در هر دوره یک سیگنال چه مدت “خاموش” است (چه مدت پالس منفی است)، به شما نشان میدهد که در هر دوره، یک سیگنال چه مدت “روشن” است (چه مدت پالس مثبت است).
- زمان صعود و نزول – سیگنالها نمیتوانند بهصورت آنی از 0 ولت به 5 ولت برسند، آنها مجبورند به آرامی حرکت کنند. مدت زمان حرکت موج از یک نقطهی پایینی به یک نقطهی بالایی را زمان صعود گویند و زمان نزول عکس این را اندازه میگیرد. این مشخصهها هنگام در نظر گرفتن سرعت پاسخ مدار به سیگنالها اهمیت پیدا میکنند.
مشخصههای مبتنی بر ولتاژ
- دامنه – دامنه، اندازهگیری بزرگی یک سیگنال است. روشهای مختلفی برای اندازهگیری دامنه وجود دارد، از جمله روش پیک تا پیک (peak to peak) که اختلاف مطلق بین نقطهی ولتاژ بالایی و پایینی یک سیگنال را اندازه میگیرد. از سوی دیگر پیک دامنه، تنها بیشتر یا کمتر بودن سیگنال نسبت به صفر ولت را اندازه میگیرد.
- حداکثر و حداقل ولتاژ — اسیلوسکوپ میتواند دقیقاً به شما بگوید که ولتاژ سیگنال شما چقدر بالا و پایین میشود.
- متوسط و میانگین ولتاژ – این ابزار میتواند متوسط یا میانگین سیگنال شما را محاسبه کند. همچنین میتواند مقدار متوسط حداقل و حداکثر ولتاژ سیگنال را به شما بگوید.
چه زمانی از اسیلوسکوپ استفاده کنیم؟
برای استفاده از اسیلوسکوپها باید بدانید که آنها در وضعیتهای مختلفِ عیبیابی و تحقیقاتی، مفید هستند، از جمله:
- تعیین فرکانس و دامنهی یک سیگنال که در رفع اشکال ورودی و خروجی مدار یا سیستمهای داخلی ضروری است. از این طریق میتوانید دریابید که آیا یک قطعه از مدار شما خراب شده است یا خیر.
- تشخیص میزان نویز در مدار شما.
- تشخیص شکل موج، اعم از سینوسی، مربعی، مثلثی، دندانه ارهای و غیره.
- اندازهگیری اختلاف فاز بین دو سیگنال متفاوت.
واژگان اسیلوسکوپ
برای اینکه کامل روش استفاده از اسیلوسکوپ را یاد بگیرید، حتما باید با واژگان و اصطلاحات آن آشنا شوید. در این قسمت تعدادی از کلمات مهم این ابزار را که باید پیش از روشن کردن آن بلد باشید، به شما معرفی میکنیم.
مشخصات کلیدی
برخی از اسیلوسکوپها از بقیه بهتراند. مشخصات زیر به شما کمک میکند که بفهمید تا چه مقدار باید از این ابزار اندازهگیری، انتظار عملکرد خوبی را داشته باشید:
- پهنای باند – اسیلوسکوپها اغلب برای اندازهگیری شکل موجهایی استفاده میشوند که یک فرکانس مشخص دارند. هیچ یک از آنها کامل نیستند. تمامی آنها در مورد اینکه چه قدر سریع میتوانند تغییرات سیگنال را ببینند، دارای محدودیتهایی هستند. پهنای باند، محدوده فرکانسهایی را که میتواند بهدقت اندازهگیری کند، مشخص میکند.
- دیجیتال در مقابل آنالوگ – مانند بسیاری از چیزهای الکترونیکی، اسیلوسکوپ هم میتواند آنالوگ یا دیجیتال باشد. نمونههای آنالوگ از یک پرتوی الکترونی برای نگاشت ولتاژ ورودی روی صفحه نمایش استفاده میکنند. نمونههای دیجیتال، از میکروکنترلرها کمک میگیرند تا با یک مبدل آنالوگ به دیجیتال از سیگنال ورودی نمونهبرداری کرده و مقدار خوانده شده را بر روی صفحه نمایش ترسیم کنند. بهطور کلی نمونههای آنالوگ قدیمیتراند، پهنای باند کمتر و قابلیتهای کمتری دارند، اما ممکن است پاسخ سریعتری داشته باشند و البته خیلی جذاب تر!
- تعداد کانالها – بسیاری از اسیلوسکوپها میتوانند بیش از یک سیگنال را در یک زمان بخوانند و آنها را بهطور همزمان روی صفحه نمایش نشان دهند. هر سیگنالی که توسط این ابزار خوانده میشود، در یک کانال مجزا قرار میگیرد. نمونههای دو یا چهار کاناله بسیار متداول هستند.
- نرخ نمونهبرداری – این ویژگی مختص نمونههای دیجیتال است و نشان میدهد که چند بار در ثانیه یک سیگنال خوانده میشود. در نمونههایی که بیش از یک کانال دارند، این مقدار ممکن است در صورت استفاده همزمان از چند کانال کاهش یابد.
- زمان صعود – زمان صعود تعیین شده برای یک اسیلوسکوپ، سریعترین زمانی است که یک پالسِ درحال صعود میتواند اندازه بگیرد. زمان صعود به پهنای باند وابسته است و بهصورت زیر محاسبه میشود:
Rise Time = 0.35 / Bandwidth
- حداکثر ولتاژ ورودی – هر قطعهی الکترونیکی وقتی با ولتاژ بالا مواجه میشود، محدودیتهای خود را دارد. همهی اسیلوسکوپها باید متناسب با حداکثر ولتاژ ورودی ارزیابی شوند. اگر سیگنال شما از آن ولتاژ فراتر رود، به احتمال زیاد اسیلوسکوپ آسیب خواهد دید.
- رزولوشن – رزولوشن نشان میدهد که چه قدر دقیق میتواند ولتاژ ورودی را اندازهگیری کند. این مقدار با تنظیم مقیاس عمودی قابل تغییر است.
- حساسیت عمودی – این مقدار حداقل و حداکثر مقادیر عمودی و مقیاس ولتاژ را نشان میدهد، به عبارت دیگر نشان میدهد حداقل و حداکثر مقدار هر واحد عمودی چند ولت است. این مقدار بر حسب volts/div ذکر شده است.
- مبنای زمان – مبنای زمان معمولاً محدوده حساسیت محور افقی (زمان) را نشان میدهد. این مقدار بر حسب seconds/div ذکر شده است.
- امپدانس ورودی – وقتی فرکانس سیگنال خیلی بالا میرود، اضافه کردن حتی یک امپدانس کوچک (مقاومت، خازن یا سلف) به مدار میتواند روی سیگنال اثر بگذارد. همهی اسیلوسکوپها یک امپدانس مشخصی به مداری که میخوانند، اضافه میکنند که امپدانس ورودی نامیده میشود. امپدانس ورودی بهطور کلی بهصورت یک امپدانس مقاومتی بزرگ (بیشتر از یک مگا اهم)، موازی با یک خازن کوچک (در محدوده پیکوفاراد) است. اثر امپدانس ورودی زمانی بیشتر آشکار میشود که از سیگنالهای با فرکانس بسیار بالا استفاده شود و پرابی که استفاده میکنید، کمک میکند که این اثر جبران شود.
به عنوان مثال، ما با استفاده از GA1102CAL ، جدول زیر را درست کردهایم. مشخصاتی را که میتوانید از یک اسیلوسکوپ با سطح متوسط انتظار داشته باشید، در این جدول مشاهده کنید.
ساختمان یک اسیلوسکوپ
هیچ یک از اسیلوسکوپها دقیقاً مشابه هم ساخته نشدهاند، اما همهی آنها باید ویژگیهای مشترکی داشته باشند تا عملکرد مشابهی را ارائه دهند. در این قسمت، برای اینکه بتوانید کار با اسیلوسکوپ را آغاز کنید، در مورد تعدادی از بخشهای متداول این ابزار یعنی صفحه نمایش، افقی، عمودی، تریگر و ورودیها صحبت خواهیم کرد.
صفحه نمایش
یک اسیلوسکوپ را زمانی میتوانید خوب بدانید که بتواند پارامتری را که میخواهید تست کنید، نمایش دهد. همین موضوع، باعث شده که صفحه نمایش به یکی از بخشهای مهم این ابزار تبدیل شود.

صفحه نمایش اسیلوسکوپها باید تقاطعی از خطوط افقی و عمودی باشد که divisions نامگذاری میشوند. مقیاس این divisions توسط کلیدهای محورهای افقی و عمودی تنظیم میشود. بهطوری که هر واحد عمودی بر حسب volts/div و هر واحد افقی بر حسب seconds/div سنجیده میشود. بهطور کلی این ابزار اندازهگیری با 8 تا 10 قسمت عمودی (ولتاژ) و 10 تا 14 قسمت افقی (ثانیه) نمایان میشود.
نمونههای قدیمی (به ویژه انواع آنالوگ) معمولاً از یک صفحه نمایش ساده تک رنگ استفاده میکنند که در آن شدت موج ممکن است تغییر کند. اما نمونههای جدیدتر از صفحه نمایشهای LCD چند رنگ استفاده میکنند که به نمایش همزمان بیش از یک موج کمک بسیاری میکنند.
بسیاری از صفحه نمایشها در کنار حدود 5 کلید، چه در کنار یا پایین صفحه نمایش قرار گرفتهاند. این کلیدها میتوانند برای جابه جایی بین منوها و کنترل تنظیمات استفاده شوند.
سیستم عمودی
بخش عمودی اسیلوسکوپ، مقیاس ولتاژ را روی صفحه نمایش کنترل میکند. بهطور معمول دو ولوم در این بخش وجود دارد که به شما این امکان را میدهد تا بهطور جداگانه وضعیت عمودی و volts/div را کنترل کنید.
- volts/div
- position

ولوم volts/div
ولوم volts/div به شما این امکان را میدهد تا مقیاس ولتاژ را روی صفحه نمایش تنظیم کنید. با چرخش ساعتگرد ولوم، مقیاس عمودی کاهش و با چرخش پادساعتگرد ولوم، مقیاس عمودی افزایش مییابد. مقیاس کوچکتر مانند volts/div کمتر روی صفحه نمایش، به این معنا است که شما در حال بزرگنمایی بیشتر شکل موج هستید.
برای مثال، صفحه نمایش اسیلوسکوپ GA1102، 8 قسمت عمودی دارد و ولوم volts/div میتواند یک مقیاس بین 2mV/div و 5V/div را انتخاب کند. بنابراین، با بزرگنمایی 2mV/div ، صفحه نمایش میتواند شکل موج را بهصورتی نشان دهد که از بالا تا پایین 16 میلیولت باشد. در حالت کوچکنمایی کامل، اسیلوسکوپ میتواند یک شکل موج را در محدوده 40 ولت نشان دهد (پراب که در ادامه توضیح خواهیم داد، میتواند این محدوده را افزایش دهد).
ولوم position
ولوم position، انحراف عمودی شکل موج روی صفحه نمایش را کنترل میکند. اگر ولوم را بهصورت ساعتگرد بچرخانید، خواهید دید که موج به سمت پایین حرکت میکند و چرخش پادساعتگرد، آن را به سمت بالای نمایشگر میبرد. میتوانید از ولوم position برای انحراف بخشی از شکل موج به بیرون صفحه نمایش استفاده کنید.

با استفاده از هر دو ولومهای position و volts/div ، میتوانید بر روی قسمت کوچکی از شکل موج که برایتان مهم است، زوم کنید. اگر شما یک موج مربعی 5 ولت داشته باشید، اما فقط لبهها برایتان اهمیت دارد، میتوانید به کمک هر دو ولوم روی لبهی بالارونده زوم کنید.
سیستم افقی
بخش افقی، مقیاس زمانی را روی صفحه نمایش کنترل میکند. مشابه سیستم عمودی، سیستم افقی هم دو ولوم در اختیار شما قرار میدهد position و seconds/div.

ولوم seconds/div
اگر ولوم seconds/div را بچرخانید، مقیاس افقی افزایش یا کاهش پیدا میکند. اگر ولوم s/div را به صورت ساعتگرد بچرخانید، تعداد ثانیههایی که هر قسمت نشان میدهد کاهش مییابد و شما در وضعیت بزرگنمایی مقیاس زمانی خواهید بود. اما چرخش پادساعتگرد این ولوم، مقیاس زمانی را افزایش میدهد و مدت زمان طولانیتری را روی صفحه نمایش نشان میدهد.
برای مثال، صفحه نمایش اسیلوسکوپ GA1102 ، چهارده قسمت افقی دارد و شما میتوانید هر جایی را بین 2 نانوثانیه و 50 ثانیه نشان دهید. بنابراین، در حالت بزرگنمایی در مقیاس افقی، این ابزار میتواند 28nS از یک شکل موج را نشان دهد و در حالت کوچکنمایی میتواند یک سیگنال را با تغییرات 700 ثانیهای نمایش دهد.
ولوم position
ولوم position میتواند شکل موج شما را به سمت راست و چپ صفحه نمایش ببرد و آفست (offset) محور افقی را تنظیم کند.
با استفاده از سیستم افقی، میتوانید تعداد دورههایی را که از یک شکل موجی میخواهید روی صفحه نمایش ببینید، تنظیم کنید. همچنین، میتوانید با کوچکنمایی، چندین پیک از یک سیگنال را مشاهده کنید. مانند تصویر زیر:

به علاوه، میتوانید با بزرگنمایی و به کمک ولوم position یک قسمت خیلی کوچک از موج را نشان دهید. مانند تصویر زیر:

سیستم تریگر
بخش تریگر برای پایدار کردن یک شکل موج به کار میرود. در واقع تریگر به اسیلوسکوپ میگوید که چه بخشهایی از سیگنال به تریگر وارد شده و شروع به اندازهگیری میکند. اگر شکل موج شما متناوب باشد، تریگر میتواند نمایش شکل موج را ثابت و پایدار کند. موجی که بهطور ضعیف تریگر شده باشد، بهصورت زیر خواهد بود:
بخش تریگر معمولاً از یک ولوم level و تعدادی دکمه برای انتخاب منبع و نوع تریگر تشکیل شده است. با چرخاندن دکمه level میتوانید تریگر را در یک ولتاژ معینی تنظیم کنید.

یک سری از دکمهها و منوهای صفحه نمایش سایر قسمتهای سیستم تریگر را تشکیل میدهند. هدف اصلی آنها انتخاب منبع تریگر و مد آن است. انواع مختلفی از تریگرها وجود دارد که نحوهی فعال شدن تریگر را کنترل میکنند. برخی از انواع تریگر عبارتاند از:
- تریگر لبه سادهترین نوع تریگر است. هنگامیکه ولتاژ سیگنال از یک سطح معین عبور کند، به اسیلوسکوپ فرمان میدهد تا شروع به اندازهگیری کند. تریگر لبه را میتوان در لبه بالارونده یا پایینرونده (یا هر دو) فعال نمود.
- تریگر پالس در یک پالس مشخص از ولتاژ به اسکوپ فرمان میدهد. شما میتوانید طول و جهت پالس را مشخص کنید.
- تریگر شیب میتواند به اسکوپ فرمان دهد تا در شیب مثبت یا شیب منفی در یک بازه زمانی مشخصی تریگر شود.
- تریگرهای پیچیدهتری نیز وجود دارند. این تریگرها بر روی شکل موجهای استانداردی تمرکز میکنند که دیتای ویدیویی مانند NTSC یا PAL را حمل میکنند. این موجها از یک الگوی همگامسازی منحصر به فرد در ابتدای هر فریم استفاده میکنند.
شما معمولاً میتوانید مد تریگر کردن را انتخاب کنید که در حقیقت به اسیلوسکوپ میگوید که چه تصمیمی در برابر تریگر بگیرد. در مد تریگر automatic ، اسکوپ تلاش میکند شکل موج شما را حتی در صورت غیر فعال بودن تریگر نیز رسم کند. مد normal تنها درصورتی شکل موج را رسم میکند که تریگر مشخص شدهای را ببیند. مد single به دنبال تریگر مشخص شدهی شما میگردد، وقتی آن را ببیند، شکل موج را ترسیم میکند و سپس متوقف میشود.
پراب ها
اسیلوسکوپ فقط زمانی کاربرد دارد که بتوانید آن را به یک سیگنال وصل کنید. برای این کار هم شما به پراب نیاز دارید. پرابها تجهیزات تک ورودی هستند که سیگنال را از مدار شما به اسیلوسکوپ انتقال میدهند. آنها یک نوک تیز دارند که به نقطهای از مدار شما وصل میشوند. نوک برای اتصال آسانتر به مدار میتواند به تجهیزاتی مثل قلاب، انبرک یا گیره مجهز شود. همهی پرابها شامل یک گیره زمین هستند، که باید برای ایمنی به نقطه زمین مدار در حال تست وصل شود.

در حالیکه ممکن است پرابها تجهیزات سادهای برای شما به نظر برسند که فقط به مدار متصل میشوند و سیگنالی را انتقال میدهند، اما در طراحی و انتخاب آنها، نکات گوناگونی رعایت میشود.
در حالت بهینه، یک پراب باید نامرئی باشد، یعنی نباید هیچ اثری روی سیگنال در حال آزمایش شما داشته باشد. متأسفانه، سیمهای بلند همگی خاصیت سلفی، خازنی و مقاومتی خواهند داشت. بنابراین، بر سیگنال (مخصوصاً در فرکانسهای بالا) تأثیر میگذارند.
انواع مختلفی از پرابها وجود دارد که رایجترین آنها پراب passive است. این پراب در بسیاری از اسیلوسکوپها استفاده شده است. اکثر پرابهای passive، تضعیف شدهاند، به این معنا است که این تأثیرات را کاهش میدهند. این پرابها دارای مقاومت بزرگی هستند که با یک خازن کوچک موازی شدهاند تا تأثیر طول کابل بر سیگنال به حداقل برسد. این پراب تضعیف شده در صورت سری شدن با امپدانس ورودی یک اسیلوسکوپ، یک تقسیمکنندهی ولتاژ بین سیگنال شما و سیگنال ورودی ایجاد خواهد کرد.

اکثر پرابها دارای یک مقاومت 9 مگااهمی برای تضعیف هستند که وقتی با مقاومت استاندارد 1 مگااهمی امپدانس ورودی یک اسیلوسکوپ ترکیب میشود، یک تقسیمکنندهی ولتاژ 1/10 میسازد. این پرابها معمولاً پرابهای 10 برابر تضعیف شده (10x) نامیده میشوند. بسیاری از پرابها یک کلید دارند که با کمک آن میتوانید 1x (بدون تضعیف) یا 10x را انتخاب کنید.

پرابهای تضعیف شده برای بهبود دقت در فرکانسهای بالا عالی هستند، اما دامنه سیگنال شما را نیز کاهش میدهند. اگر میخواهید یک ولتاژ بسیار پایین را اندازهگیری کنید، ممکن است مجبور شوید یک پراب 1x را انتخاب کنید. به علاوه، احتمال دارد لازم باشد تنظیماتی را در اسیلوسکوپ خود انتخاب کنید تا به آن بگویید که شما از یک پراب تضعیف شده استفاده میکنید، اگرچه بسیاری از آنها میتوانند بهطور خودکار این مسئله را تشخیص دهند.
علاوه بر پرابهای تضعیف شده passive، انواع دیگری از پرابها نیز وجود دارد. مانند پراب Active.
پرابهای Active ، پرابهایی هستند که به منبع تغذیه جداگانهای نیاز دارند، بهطوری که میتوانند سیگنال شما را تقویت یا حتی قبل از انتقال به اسیلوسکوپ آنها را پردازش کنند. با وجود اینکه اکثر پرابها برای اندازهگیری ولتاژ طراحی شدهاند، اما پرابهایی نیز وجود دارند که برای اندازهگیری جریان AC یا DC ساخته شدهاند. پرابهای جریان منحصربه فرد هستند، چرا که دور آنها یک سیم پیچیده میشود و هرگز به مدار متصل نمیشوند.
کار با اسیلوسکوپ
سیگنالها بینهایت متنوع هستند و این یعنی هیچگاه شما دوبار با یک اسیلوسکوپ به یک شکل کار نخواهید کرد. اما با این حال مراحلی وجود دارند که تقریباً هر بار که یک مدار را آزمایش میکنید، میتوانید روی آنها برای اندازهگیری حساب کنید. در این بخش، یک سیگنال نمونه و مراحل موردنیاز برای اندازهگیری آن را به شما نشان خواهیم داد.
انتخاب و راه اندازی پراب
در اولین مرحله برای کار با اسیلوسکوپ و اندازهگیری یک سیگنال، باید یک پراب انتخاب کنید.
برای بسیاری از سیگنالها، پراب passive سادهای که همراه اسیلوسکوپتان است، مناسب است و به خوبی عمل خواهد کرد.
پس از انتخاب پراب و پیش از اینکه آن را متصل کنید، میزان تضعیف را روی پرابتان تنظیم کنید. 10x که رایجترین ضریب تضعیف است، معمولاً بهترین انتخاب میباشد. اگر میخواهید ولتاژ بسیار پایینی را اندازهگیری کنید، ممکن است نیاز به استفاده از 1x داشته باشید.
متصل کردن پراب و روشن کردن اسیلوسکوپ
در دومین مرحله، پراب خود را به کانال اول اسیلوسکوپتان متصل و آن را روشن کنید. اینجا کمی صبر کنید، راه اندازی برخی از اسکوپها ممکن است به اندازهی یک کامپیوتر شخصی قدیمی طول میکشد.
پس از راه اندازی، شما باید تقسیمات، مقیاس و یک خط مستقیم و نویزدار از شکل موج را در صفحه نمایش ببینید.

به علاوه، صفحه نمایش نیز باید مقادیر تنظیم شده قبلی برای زمان و volts/div را نشان دهد. فعلاً با نادیده گرفتن این مقیاسها، تنظیمات زیر را انجام دهید تا اسیلوسکوپ خود را در یک تنظیم استاندارد قرار دهید:
- کانال 1 را روشن و کانال 2 را خاموش کنید.
- کانال 1 را روی اتصال DC قرار دهید.
- منبع تریگر را روی کانال 1 قرار دهید – بدون منبع خارجی.
- نوع تریگر را روی لبه بالارونده تنظیم کنید و مد تریگر را روی automatic قرار دهید (خلاف مد single).
- مطمئن شوید تضعیف پراب روی اسیلوسکوپ متناسب با تنظیمات روی پراب باشد (مثلاً 1x و 10x).
برای اینکه بتوانید این تنظیمات را بهراحتی انجام دهید، به دفترچه راهنمای کاربر اسیلوسکوپ خود مراجعه کنید (به عنوان مثال، ما باید دراینجا به دفترچه راهنمای GA1102CAL مراجعه کنیم).
تست کردن پراب
در مرحله سوم، بیایید کانال را به یک سیگنال معنادار متصل کنیم.
اکثر اسیلوسکوپها دارای یک مولد فرکانس داخلی هستند که یک موج قابل اطمینان و با فرکانس معین را منتشر میکند – در GA1102CAL یک موج مربعی یک کیلوهرتزی در سمت راست و پایین پنل جلویی وجود دارد. خروجی مولد فرکانس، دو فلز مجزا دارد، یکی برای سیگنال و یکی برای زمین. گیره زمین پراب خود را به زمین و نوک پراب را به خروجی سیگنال وصل کنید.

به محض اینکه دو قسمت پراب را به هم متصل کنید، سیگنالی را میبینید که اطراف صفحه نمایش شما شروع به نوسان میکند. سعی کنید ولومهای افقی و عمودی سیستم را دستکاری کنید تا شکل موج را در اطراف صفحه نمایش کنترل کنید. چرخش ساعتگرد ولومهای مقیاس سبب بزرگنمایی شکل موج و چرخش پادساعتگرد آن، سبب کوچکنمایی شکل موج میشود.
به علاوه، شما میتوانید از ولوم position برای تعیین موقعیت شکل موجتان استفاده کنید.
اگر موجتان همچنان ناپایدار است، ولوم position تریگر را بچرخانید. مطمئن شوید تریگر از بلندترین قله شکل موجتان بالاتر نباشد. نوع تریگر باید بهصورت پیشفرض روی لبه تنظیم شود که معمولاً برای موجهای مربعی مانند این گزینه خوبی است.
سعی کنید آن قدر ولومها را دستکاری کنید تا یک دوره از موج خود را روی صفحه نمایش، نشان دهید یا اینکه

سعی کنید در مقیاس زمانی کوچکنمایی کنید تا دهها مربع را نشان دهید.
جبرانسازی پراب تضعیف شده
اگر پراب شما روی 10x تنظیم شده است و شکل موجی کاملاً مربعی مانند تصویر بالا ندارید، ممکن است لازم باشد پراب خود را جبران کنید. اکثر پرابها دارای یک سر پیچ هستند که میتوانید با چرخاندن آن خازن موازی را تنظیم کنید.

سعی کنید از یک پیچ گوشتی کوچک برای چرخاندن آن استفاده کنید و ببینید چه اتفاقی برای شکل موج میافتد.
درپوش را روی دسته پراب قرار دهید تا یک موج مربعی با لبه مستقیم داشته باشید. جبرانسازی تنها درصورتی ضروری است که پراب شما تضعیف شده باشد (مثلاً 10x). در این حالت، جبرانسازی بسیار حیاتی است (به ویژه اگر نمیدانید چه کسی آخرین بار از اسیلوسکوپ شما استفاده کرده است!).
نکات پرابگذاری، تريگر کردن و مقياسگذاری
هنگامیکه پراب خود را جبرانسازی کرديد، زمان آن است که يک سيگنال واقعی را اندازهگيری کنید! قبل از هر کاری، يک منبع سيگنال واقعی پيدا کنيد (مولد فرکانس؟، اسباب بازی ترور؟).
اولين نکته برای بررسی سيگنال، يافتن يک نقطه زمين قابل اطمينان است. گيره زمين خود را به يک زمين شناخته شده وصل کنید، بعضی مواقع ممکن است مجبور شويد از يک سيم کوچک براي اتصال گيره زمين و زمين مدارتان استفاده کنيد. سپس، نوک پرابتان را به سيگنال تحت آزمايش متصل کنيد. نوک پرابها اشکال مختلفی دارند، مثل گيره فنری، قلاب و غيره. نوعی را پیدا کنید که نیاز نباشد هميشه آن را در جای خود نگه داريد.
کار با اسیلوسکوپ